صیغه و بچٌه ی صیغه ای

ساخت وبلاگ

 صیغه

و
« بچٌه صیغه ای »
 
حصر اقتصادی بر چند نوع است ؛ یكی خارجی است ( مثل حصر اقتصادی كنونی ایران توسط انگلیس و آمریكا و... ) ، یكی داخلی ( مثل تدابیری كه یك حكومت ذاتا" دیكتاتوری برعلیه این قشر یا آن گروه و این سیاستمدار یا آن شخصیٌت مخالف خود پیش می گیرد ) ، یكی كلان است ، و دیگری خرد ، و...یكی هم حصر اقتصادی رضاخانی برعلیه رقیبی قدرتمند كه حوزه های علمیه داخل كشور باشند ، به خصوص حوزه های علمیه یزد – مشهد – اصفهان ، كه به ترفند هائی متعدد به صورتی پنهانی و خزنده شروع شده در سال 1306 كاملا" عیان شده است .
اصولا" وضعیت اقتصادی غالب روحانیان بزرگ و مؤمن كه قبل از جنبش مشروطیت ، مگر در امور سیاسی و دیپلماسی و نظامی ، سرنخ تمام امور را در دست داشته اند ابتدا در اواخر حكومت ناصرالدین شاه وبعد به خصوص طی جنبش مشروطیت رو به ركود رفته آنگاه به بحران كشیده شده نهایتا" به وخامت گرائیده است ...
تا قبل از آن قاعدتا" روحانی ئی نمی بوده است كه تا سنٌی حدود بیست و هشت سالگی ازدواج نكرده یا لااقل صیغه ای نداشته باشد ؛ اما با جنبش مشروطیت ، و حاصل آن : قرار داد تحت الحمایگی ایران در سال 1919 و... قدرت گرائی رضاخانی ، مسائل اجتماعی متعددی بروز كرده است ...
بنابر این و به ناچار والدین كه شرایط مناسبی برای ازدواج دائم فرزند طلبه ( سابق ! ) و خلع لباس شده خود فراهم نمی دیدند به مصداق از این ستون تا آن ستون فرج است تقریبا" به موازات شروع خدمت وی در اداره تلفن یزد همسری موقت برای میرزا جواد انتخاب كرده او را به خانه خود آوردند .
بسیاری از خانواده های مذهبی – شهری آن زمان كه توانائی مالی كافی داشتند ، یا به هرحال به اصطلاح دستشان به دهانشان می رسید ، قبل از ازدواج دائم پسرشان ، و محض پیشگیری از انحرافات و جرائمی كه امروز به خوبی قابل تصور است دختر یا به تعدادی كم تر ، زنی را كه معمولا" از اقشار كم در آمد ( یا بیشتر فاقد درآمد ؟! ) جامعه بود به عقد و ازدواج موقت ( صیغه ) پسرشان در می آوردند . این دختر یا زن می بایست :
-         از خانواده ای نجیب باشد
-          خانواده ای بسیار فقیر و به اصطلاح فرصت طلب نداشته باشد.
-           بااخلاق و با تقوا و قابل اعتماد باشد
-          چون دختران خانواده شوهر و ترجیحا" بیش از آنان كارآ بوده در خانه داری به صورت فعال به دیگران كمك كند .
-          معاشرتی بوده بتواند در سطح خانواده با دیگران رفت و آمد كند .
-          و... خیال دائمی شدن و بنابراین بچٌه دارشدن به هیچ وجه به سرش نزند .
بگمانم از هفت پسر حاج میرزاعلی سه نفر آنان قبل از ازدواج دائم دارای همسر یا همسرانی موقت بوده اند .و باز به گمانم ، و بنا به آنچه در حوالی سال 1345 مطالعه می كردم ،مجموعا" در شهر یزد از هر بیست نفر یك نفر صیغه ( زن عقدی غیر دائم ) می گرفته است كه باز برخی از این صیغه ها پنهانی بوده اند و بیشتر در همان منزل والدین خود زندگی می كرده اند ، یا به ندرت منزلی جداگانه داشته اند .
به همچنین باز بنا به تدابیری كه اتخاذ می كردند به ندرت چنین صیغه هائی از شوهر غیر دائم خود صاحب فرزند می شدند ؛ و اگر فرزندی می آوردند به عنوان « بچٌه صیغه ای » در تبعیض با سایر فرزندان پدرش قرار می گرفت ، و چه بسا پدرانی كه عملا" بچه صیغه ای خود را از ارث محروم می كردند...
اما در این میان باز پدرانی بودند كه چنین تبعیضی را ناروا می دانستند و از آنجمله تاجر پوست فروشی بود كه « فرزند صیغه ای » ( پسر ) وی در یزد در مقابل منزل ما منزل داشت ...و قرب و مقام اجتماعی قابل توجهی یافته بود . همین فرزند صیغه ای چون صاحب فرزند نمی شد فرزند صیغه ای ( دختر ) دیگری را به فرزندی خود پذیرفته بود كه این دختر در منزل میرزاجواد سالها در رده دخترانش با آنان همبازی و دمخور شده بود ...
 
خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی...
ما را در سایت خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : میرزا جواد آیت اللهی MIRZAJAVAD AYATOLLAHI agamirzajavad بازدید : 1156 تاريخ : 15 دی 1392 ساعت: 21:27

لینک دوستان