آب از سر چشمه گل آلود بود

ساخت وبلاگ
 
آب از سرچشمه گل آلود بود !
 
در مورد نحوه کار و به خصوص مبارزات من در اداره تلفن دوره حکومت رضا شاهی یزد اصولا" چند مسئله وجود داشت  :
یکی اینکه اساسا" مردم یزد بگمانم بیش از مردم سایر شهرهای ایران در مقابل دزدی مقاومت کرده از رشوه دادن پرهیز می کردند .
دوم اینکه روحانیان  یزد گرچه با توطئه ای عظیم ، و برخلاف سایر شهرهای ایران ، و احتمالا" به خاطر همین ایمان محکم و صداقتشان در اسلام که با مشی حکومت دست نشانده انطباق نداشت ، تقریبا" همگی خلع لباس شده بودند و زیرک ترینشان شرایط را در یافته ضمن اضطرار در درآمد و گذران زندگی خود و خانواده شان ، به منظور منفعت در جلوگیری از ضرر با نفوذ و رسوخ در ادارات به خدمت ادارات دولتی در می آمدند ، امٌا در آنجا از همرنگ شد ن با رؤسای خانزاده ، دزدی و ارتشاء پرهیز می کردند و به علاوه با امر به معروف و نهی از منکر یا لااقل هشدار و نصیحت می پرداختند و در نتیجه ی شخصی خود را مغضوب آنان هم می ساختند . منتهی کار من خطیر تر از همه شده بود . چون شروع کرده بودم به کاغذ پرانی و پرونده سازی علیه رئیس بسیار ناشایست و به خصوص سوء استفاده چی و دزد ، و عمٌال وی در تلفن یزد غافل از اینکه بالاترها دزدتر اند ! . نتیجه هم همان بود که مثلا" در مجموع سه برابر همکاران اداریم  کار کرده بودم و شغل تحصیلداری را که هیچکدام از عهده اش بر نمی آمدند انجام می دادم ( و فی الواقع به خاطر همین هم بود که مرا از اداره اخراج نمی کردند ، ضمن آن که کمی هم از دودمان آیت اللهی ،  روحانی و در آن روزها متحد و منسجم با قبول ارشدیت آقا سید محمد آیت الله و دیگران ، هم بیم داشتند  ) امٌا در عمل فقط ثلث حقوق خود را دریافت می کردم و نهایتا" هم دستور از همان بالا ، یعنی از سوی شخص مدیرکل تلفن ایران در تهران ( که گفته می شد وسائل زندگی فرنگی خانه رضا شاه را او از فرنگ به قیمت گزاف آورده و به رضا شاه هدیه داده است ) بود . 
مثلا" این نامه :
 
شرکت سهامی تلفن ایران                       بتاریخ اول اسفند / 1312 شمسی
« محدود »                                         ضمیمه .........نمره 651 
اداره تلفن یزد و توابع
تلگرافی « گفتار »
آقای آقا میرزا جواد آیت اللهی تحصیلدار و کمک دفتر اداره محترمه تلفن یزد و توابع
عطف به مراسله نمره 30 مورخ 30 / 10 / 1312 لزوما" اشعار می دارد - طبق مرقومه نمره 2000 / 5376 مورخ 23 / 11 / 1312 مقام منیع مدیریت محترم کل تلفن ایران چون پرداخت حقوق و عیدی زمان تعلیق شما بدون تصویب و اجازه بوده بهیچوجه مورد قبول واقع نگردیده و بایستی از محل حقوق خود کسر و عاید صندوق دارید و سماجت بیش از این هم در اینموقع برای شما صلاحیت ندارد .؛ - مدیر اداره تلفن یزد و توابع علی کامکار . مهر اداره تلفن یزد .
توضیخات :
- اصلا" بنده هیچگاه در تعلیق نبودم !
- کمک دفتر به معنی « معاون دفتر » است که البته دفتر رئیس نداشت ، و عملا" خودم رئیس دفتر هم بودم .
- گویا جریان شرکت تلفن توسط آشنایم ابو الحسن حایریزاده یا فلان وکیل یزد در مجلس به آنجا رسوخ کرده بود و وی در حالی که رئیس سابق یزد را معاون خود ساخته بود در پی توجیه کارهایش از پی پرونده سازی بر آمده بود ؛ و... رئیس یزد هم مینوشت « در اینموقع برای شما صلاحیت ندارد » !!! . بازهم از جیب من به جیب حکومت و از آنجا به هر عنوان به جیب عمال حکومت رضا شاهی ! .
آب از سرچشمه گل آلود بود ! ! .  
 

 

خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی...
ما را در سایت خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی دنبال می کنید

برچسب : آقا میرزا جواد آیت اللهی , فساد اداری در زمان رضا شاه , اداره تلفن یزد, نویسنده : میرزا جواد آیت اللهی MIRZAJAVAD AYATOLLAHI agamirzajavad بازدید : 947 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1392 ساعت: 19:22

لینک دوستان